جستجو
-
۱تصویر
نامه از والده و منتصرلشکر
نامه در دو صفحه، احتمالا به عمید لشکر؛ یک صفحه از طرف والده نوشته شده، خوشحالی از رفع کسالت نورچشمی و بازگشتش به خدمت و فعالیت، آرزوی دیدار او، توضیح درباره دادن جواب نامهها بلافاصله پس از دریافت نامه، خبر رسیدن آرد و جوراب و کبکها، دریافت پولی که نویسنده برای خرجی میفرستد، قیمت سرداری، دلخوری حمیدالسلطان از مخاطب بابت ندادن نامه، درباره نگرانی حاجی اسمعیل بابت گندم و روغن، درباره گلها و کاشتن باغچه، سلامتی ملوک خانم و راضیه، اهالی خانه، همشیره و همشیرهزادهها، اشاره به پختن نان برای خانه، درخواست فرستادن ده تومان برای دادن طلب کربلایی محمد علی؛ در صفحه دوم منتصر لشکر اشاره کرده است که...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به معتمدالسلطان نورچشمی عمید لشکر، احتمالا از طرف منتصرلشکر؛ در خصوص فرستادن گندم به منظور فروختن برای خرجی و همچنین مقداری برای آقای سرهنگ، ارسال سلام به حمیدالسلطان، درباره فرستادن آرد، و تفاوت هزینه آرد کردن گندم، سفارش درباره دقت در جابهجا کردن اشیاء خانه و آوردن اشیائی که صورتشان را نوشته است، شامل مواد خوراکی (پیاز، تخم آلبالو، برگ مو و سبزی دلمه، زنجبیل، دارچین، فلفل، رازیانه، تخم گشنیز، زیره کرمان، خولنجان و سورنجان)، پارچه و لباس (چیت آستری، ابریشم شرابی، دکمه، دستکش سفید زنانه، پوتین برای محمد)، اسباب خانه (زیر سماور، کماجدان، آینه کوچک)، و ابزار نوشتن و مشق بچهها (کاغذ،...